ستاد تشکیل دولت ایران در تبعید

چکیده

پیشنهاد راهنمای تقویت ملی و چهارچوب راهبرد فراگیر -ستاد تشکیل دولت در تبعید

همانطور که میدانیم میهن ما ایران، برای بیش از مدت چهل و یک سال  توسط افرادی ناشایست و غاصب بصورت نادرستی اداره می شود و نخبگان ما را از کشورمان با غالبا ترفندی سیاسی مزورانه ناگریز به ترک میهن نموده اند و حکومت اشغالگر منابع طبیعی و اقتصادی و معنوی ایران را به تاراج برده و هم میهنان ما را به بهای تقویت امت اسلامی در ممالک دیگر و تقویت گروههای تروریستی اسلامگرای افراطی به گرسنگی کشانده اند و بجای دفاع از هویت ملی و منافع ایران به دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر پرداخته اند و با سوء استفاده از منابع و درآمد قانونی کشور ایران، آشکارا به دنیا ستیزی پرداخته اند و با نداشتن پشتوانه مردمی همچنان که اخیر آشکار شد در آخرین انتخابات نمایشی مجلس کمترین درصد (احتمالا زیر ۲۰ درصد) مشارکت رای دهندگان را کسب نموده اند. بدین سبب و به دلایل بالا و متعدد این دولت اشغالگر از هیچ مشروعیتی در میان بیشترین جمعیت مردم ایران برخوردار نیست و کاملا غیر قانونی است. به نظر شما آیا این حکومت اشغالگر که پایگاه مردمی ندارد و به زور اسلحه خود را به مردم ایران تحمیل نموده است را میتوان قانونی تلقی کرد؟ کرامت انسانی یک اصل و خصیصه ای ذاتی که بر بنای حقوق بشر میباشد و پدیده، ظرفیت و خصوصیتی نیست که بتواند توسط دولت – ملتها و بر اساس حقوق دولتها مورد استفاده و یا سوء‌استفاده قرار گیرد؟ دولتها نمی‌توانند در پشت دیوار حاکمیت ملی مخفی شوند و شهروندان خود را مورد اذیت و آزار و قتل و غارت قرار دهند. با توجه به نکات بیان شده بالا، در حال حاضر جنبشی با ابتکار و روشی جدید که مبتنی بر منشور حقوق بشر سازمان ملل و توسعه ی پایدار میباشد با پایبندی بر مبانی زیر بوجود آمده است ۱. براندازی جمهوری اسلامی، ۲. داشتن ایرانی یکپارچه و احترام و پاسداری از تمامیت ارضی کشور، ۳. یک ملت، یک پرچم، ۴. احترام به همه گروهها و احزاب و همه مردم و مبارزه بدون خشونت و توهین، و احترام به قوانین مصوبه و ۵. انتخابات آزاد و احترام به صندوق آراء، بوجود آمده است. این افراد فرهیخته و متخصص که متعهد به آبادانی ایران و نوید بخش رفاه و آزادی به ملت ایران هستند، با یاری گرفتن از کلیه افکار و همچنین قوانین بین‌المللی و تجارب شگرف و دانش نخبگان افراد، طرح پیشنهادی را برای سربلندی، پاسداشت و رفاه ایرانیان آماده کرده اند. این جنبش پایبند به تاسیس دولت در تبعید می باشد.

دولت در تبعید دولتی است که خارج از سرزمین خود میتواند تشکیل شود. به عبارت دیگر اپوزیسیونی است که برآوردی از قدرت خود برای فراهم آوردن بستری دموکراتیک جهت تشکیل دولت موقت پس از فروپاشی حکومت اشغالگر حاکم در کشورش را دارد و این گمانه زنی را قابل اعتماد و کارساز میداند. اینگونه اپوزیسیون‌ها تاکید بر این دارند که مستقل هستند و خود را از دولت‌های دست‌نشانده مجزا میدانند. اساسا تاکید دولت در تبعید،  پیشنهادی بر ایجاد ساختار راهنمای راهبردی برای تقویت بنیه ملی و چهارچوب راهبرد فراگیری ارائه میدهد که نه تنها بتواند در براندازی جمهوری اسلامی نقش مهمی ایفاد نماید بلکه پس از آن نیز بتواند در  استواری دولت و توسعه ی پایداری کشور در جنبه های اقتصادی، بهداشت و سلامت، رفاه و کار، محیط زیست، آموزش و ظرفیت سنجی، و سایر زمینه ها و اهرمهای ساخت کشور ازجمله امنیتی و جغرافیایی، منابع طبیعی و معدن و یا فن آوری و ارتباطات و همچنین امنیت تغذیه اقدام نماید. این اقدامات شامل: ۱. عضویت در معاهده دوجانبه یا بین المللی، ۲. آماده سازی بستری برای ارائه پیشنهاد پیش نویس تدوین قانون اساسی مورد تایید نمایندگان مردم ، ۳. حفظ نیروهای نظامی و انتظامی و امنیتی، ۴. تلاش در به رسمیت شناخته شدن توسط کشورهای دیگر، ۵. صدور مدارک شناسایی جدید همانند اوراق شناسایی و یا شناسنامه، ۶. اجازه تشکیل احزاب سیاسی جدید، ۷. تدارک و برگزاری انتخابات آزاد، میباشد.

ساختار راهبردی پیشنهادی  برای تشکیل مدل حکومتی دولت در تبعید در حوزه های مختلف اجتماعی و اقتصادی، آموزشی، و فن آوری و سایر موارد دیگر مثل مشارکت، ارتباطات و تعاملات، رسانه، سیاستگذاری و حقوق که بطور کلی در مسیر براندازی حکومت اشغالگر جمهوری اسلامی و رسیدن به پایداری دولتی مستقر مبتنی بر اهداف توسعه ی پایدار جامعه جهانی است،تدوین و ارایه میشود. بنابراین با توجه به تاکید داشتن جامعه جهانی بر اهداف توسعه ی پایدار، این پیشنهاد میتواند بطور خودکار در مشروعیت داخلی و خارجی سهم به سزا و مهمی را دارا باشد. همچنین حقوق بشری که بر مبنا و اساس کرامت انسانی بنا نهاده شده است میتواند بعنوان یک ابزار مفروض و لازم باشد که دولت-ملت را به یکدیگر پیوند دهد.

آنچه که اینجا پیشنهاد میشود، استفاده از ابزاهای لازم و ظرفیتهای موجودی است که بتواند مجموعه ای از ساختار مسیرهای راهبردی  پیشنهادی دولت در تبعید را شامل شود. این مسیرهای راهبردی شامل موارد زیر میباشد و در پایان مجموعه ی حل معما و راه حل هایی را که در هر مورد عنوان شده است، تبیین مینماید: ۱. مسیر راهبردی حکومتداری و اجرایی و نهادها-۲. مسیر راهبردی سیاستگذاری و قوانین حقوقی-۳. مسیر راهبردی مشارکت و همکاری- ۴.مسیر راهبردی اطلاعات- ۵.مسیر راهبردی مالی- ۶.مسیر راهبردی استاندارها و اعتبار و مشروعیت پذیری- ۷. مسیر راهبردی آموزش و ظرفیتها-۸.  مسیر راهبردی ارتباطات و نحوه تعاملات- ۹. مسیر راهبردی نوآروی ها و خلاقیتها ۱۰. مسیر راهبردی رسانه و صدا و سیما و تبدیل آن به رسانه های خصوصی در راه تامین منافع ملی و ۱۱. مسیر راهبردی نظامی و امنیتی و ۱۲. مسیر راهبردی براندازی حکومت اشغالگر جمهوری اسلامی. انتظار میرود که خروجی، دستآوردها و نتایج مسیرهای راهبردی  بالا در مدیریت یکپارچه دولت و کشور بصورت زیر بدست آید:

۱. ایجاد رهبری گروهی، الگوی حاکمیت و ترتیبات نهادی و گزاره ارزش آشکار در کلیه مسیرهای راهبردی برای مدیریت یکپارچه دولت و کشور

۲. طرح و برنامه ریزی و هماهنگی کارآمد منابع دولت و کشور

۳. تقویت قدرت رهبری گروهی، دستورالعملهای سازمانی و سازوکارهای سیاسی

۴. ایجاد بستری مناسب و مردمی برای به اشتراک گذاری اطلاعات چند وجهی، در زیر سایه یک ملت، یک پرچم ویک کشورو

۵. درک مشترک از ارزش مدیریت یکپارچه دولت و کشور.

* کلیه موارد بالا پس از انجام، در نهایت آماده سازی میدانی را برای دستیابی به موارد زیر  خواهد داشت:

  • طرح براندازی حکومت اشغالگر جمهوری اسلامی،
  • تشکیل دولتی یکپارچه به منظور مقابله با جمهوری اسلامی،
  • کسب مشروعیت از مردم (ایرانیان) داخل و خارج و همچنین دولتهای خارجی و انعکاس آن در رسانه ملی،
  • دفاع از حقوق مردم و منافع ملی در داخل و خارج از کشور در زمینه های گوناگون،
  • بوجود آوردن فضایی امن و سالم برای انتخابات آزاد و مردمی،
  • فراهم نمودن بستری مناسب برای تاسیس دولت موقت و در صورت نیاز مستقر،
  • ایجاد آمادگی لازم برای حرکت بسوی اجرای اهداف توسعه ی پایدار سازمان ملل.

برای اطلاعات بیشتر اینجا را کلیک کنید.

en_USEnglish